50

تکیه بده، 

 

اما به شانه هایی که اگر خوابت برد، 

 

سرت را زمین نگذارد...

49

اسمش را میگذاریم 
 
دوســــــــــــــتِ مــــــــــــــجازی 
 
اما آنسو یک آدم  حقیقی نشسته 
 
خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند 
 
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد 
 
وقت می گذارد برایم ، وقت می گذارم برایش 
.  
.  
نگرانش میشوم 
 
دلتنگش میشوم 
 
دوستش دارم 
.  
.  
وقتی درصحبت هایم به عنوانِ دوست یاد میشود 
 
مطمئن میشوم حقیقی ست 
.  
.  
هر چند کنارِهم نباشیم 
 
هر چند صدای هم را نشنیده باشیم 
 
هر چند همدیگر را ندیده باشیم 
.  
.  
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم 
 
هرکجا که باشد مهم نیست 
 
مهم آن است که من همیشه به یادش خواهم بود 
 
و یاد و تمام خاطراتش در خاطرم خواهد ماند
.  
.  
برای همیشــــــــــــــه 
  
(برگرفته از یک ایمیل :) )