آن پرنده عاشق است...
عاشق ستاره ماهی ای که مثل یک نگین نقره ای روی دست آب برق می زند.
ماهی لباس نقره ای هم عاشق است...
عاشق پرنده طلایی ای که مثل سکه ای توی مشت آفتاب برق می زند.
آن پرنده را چطور می شود به ماهی اش رساند؟
خطبه عروسی این دو عاشق عجیب را چه طور میشود میان ابر و آب خواند؟
هیچ کس تاکنون سفره ای برای عقد ماهی و پرنده ای نچیده است!
هیچ کس پرنده ماهی ای ندیده است...!!!
یک شبی ولی مطمئنم عشق بال می شود...راهی جاده های روشن خیال می شود.
ماهی ای می پرد به سمت آسمان.
یک شبی مطمئنم عشق باله می شود...راه های دور مثل کاغذی مچاله میشود.
و پرنده ای شناکنان میرود به قعر آب های بی کران.
بعد از آن روی نقشه های عاشقی سرزمین تازه ای آفریده میشود
و پرنده ماهی ای بال و پر زنان-شنا کنان-هم در آب-هم در آسمان دیده میشود!
"عرفان نظر آهاری"
چه اطمینان قشنگی...
اوهوم
و همین اطمینان هاست که باعث تحقق رویاهامون میشه
چه رویای پرتقالی قشنگی... آره، یه روز یه شب بالاخره عشق، بال می شه... می شه... بالاخره یه روزی یه شبی... آره، آره، مطمئنم...
سلام نرگسی
بعد از خوندن پستت یه تفال به حافظ زدم، اینم فالت دوستم...
http://www.1doost.com/Files/Hafez/wav/102.wav
روزهات پر از عشق...
سلام سارا جانم
زبان من در برابر این همه لطفت قاصره عزیزم
ممنون برای فال.خیلی به دلم نشست
روزهات پر از رویاهای پرتقالی
سلام الهام جان
عشق همینقدر بی مرزه... کاش همون بشه که گفتی... کاش عشق بال بزنه... شنا کنه... تا دلی در فراق بال بال نزنه... توی دریای غم دست و پا نزنه...
بعضی کامنتها چه دلنشینه
ممنون دل آرام جان
انشالا که همین میشه...
عشق بال میشه
عشق باله میشه
عشق پرواز میکنه
شنا می کنه
راه میره
دستمونو میگیره و با ما قدم می زنه
عشق یعنی قدرت
هر کاری می کنه
عشق یعنی قدرت
ممنونم بهار عزیزم برای کامنت زیبات